از دل نرود یار
دوشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۴۹ ق.ظ
به یاد تنها یادگار روزهایی که نه فرامش میشوند نه تکرار. . .
.
گفته بودند که از دل برود یار چو از دیده برفت
سالها هست که از دیده ی من رفتی لیک
دلم از مهر تو آکنده هنوز
دفتر عمر مرا یاد ایام ورقها زده است
زیر بار غم عشق قامتم خم شد و پشتم بشکست
در خیالم اما همچنان روز نخست
تویی آن قامت بالنده هنوز
در قمار غم عشق
دل من بردی و با دست تهی
منم آن عاشق بازنده هنوز
آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش
گر که گورم بشکافند عیان میبینند. . .
زیر خاکستر جسمم باقیست
آتشی سرکش وسوزنده هنوز
۹۴/۰۴/۰۸